به وبلاگ تخصصی حقوقی احج خوش امدید.احج مخفف انجمن حقوقدانان جوان میباشد و معنای خاص دیگری ندارد وبلاگ احج به بررسی و تحلیل آخرین اخبار و مطالب و ارائه مقالات حقوقی از اساتید و پژوهشگران حقوقی می پردازد و از نظرات خوانندگان در این زمینه استقبال می نماید که توسط محمد حاجی حسین فارغ التحصیل رشته ی حقوق راه اندازی شده .با تشکر از بازدید شما وبلاگ تخصصی حقوقی احج
وبلاگ تخصصی حقوقی احج
اخبار و روزنامه و مقالات و دانلود نرم افزارهای حقوقی 
قالب وبلاگ
مدیر وبلاگ(محمد حاجی حسینی
اخرین نوشته های وبلاگ احج
سایتها و وبلاگهای حقوقی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ahaj و آدرس ahaj.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نظر سنجی در مورد عملکرد وبلاگ
قرآن آنلاین




در اين وبلاگ
در كل اينترنت

در چه صورتی استفاده از vpn جرم نیست

 


مدیر دفتر مطالعات فناوریهای نوین مرکز پژوهشهای مجلس در مورد مصادیق استفاده از ابزارهایی مانند VPN در قانون جرایم رایانه ای تاکید کرد، VPN غیرقانونی نیست و در قانون جرایم رایانه ای هیچ ماده ای مبنی بر اینکه پروتکل VPN غیرقانونی است وجود ندارد
اینترنت

رضا باقری اصل در گفتگو با این خبرگزاری در تشریح مصادیق جرایم رایانه ای برای برخورد با ابزارهایی همچون VPN در اینترنت و نیز قوانین حقوقی مترتب بر ارتباطات الکترونیکی همچون ایمیل با اشاره به اینکه نظام حقوقی که مترتب بر پست های الکترونیکی است، نظام حقوقی کاملی نبوده اظهار داشت:" ما قانون حریم خصوصی در فضای سایبر و حمایت از داده ها نداریم و به دلیل نبود این قانون درخواست تبادل اطلاعات با اشکالاتی مواجه است که ممکن است این حریم خصوصی را نقض کند."

مجازات حبس برای دسترسی غیرمجاز به سامانه ایمیل

مدیر دفتر مطالعات فناوریهای نوین مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه در قانون جرایم رایانه ای موادی برای همین منظور ترتیب داده شده است، ادامه داد: "براساس ماده یک قانون جرایم رایانه ای هرکس به طور غیرمجاز به داده های رایانه ای به واسطه تدابیر امنیتی دسترسی یابد به حبس محکوم می شود که سامانه ایمیل هم مشمول آن خواهد بود."

شنود محتوای ایمیل مصداق شنود مکالمات تلفنی است

باقری اصل با تاکید براینکه براساس ماده 48 قانون جرایم رایانه ای شنود محتوای در حال ارتباطات غیرعمومی در سیستم های رایانه ای و مخابراتی مطابق مقررات شنود مکالمات تلفنی خواهد بود به مهر گفت: "در این زمینه در حقیقت قاضی شنود باید دستور دسترسی را بدهد؛ تبصره ذیل این ماده هم می گوید که دسترسی به محتوای ارتباطات غیرعمومی ذخیره شده نظیر پست الکترونیکی و پیامک در حکم شنود و مستلزم رعایت مقررات مربوطه است."

 VPN غیرقانونی نیست و در قانون جرایم رایانه‌ی هیچ ماده ای مبنی بر اینکه پروتکل VPN غیرقانونی است وجود ندارد

 


ادامه مطلب
[ جمعه 9 تير 1391برچسب:, ] [ 17:28 ] [ محمد حاجی حسین ]
جام جم آنلاين: مرداني كه دست به همسركشي مي‌زنند، معمولا به صورت آني اين كار را مي‌كنند و نقشه قبلي ندارند. يكي از اين موارد، پرونده مردي بود كه با قيچي همسرش را به قتل رسانده و بعد مدعي شده‌بود كه همسرش خودزني كرده‌است.

هرچند اين مرد بلافاصله بعد از وارد آوردن ضربه، پشيمان شده‌ بود و به اورژانس خبر داده ‌بود اما چون همسرش فوت كرد واقعيت را انكار مي​کند و مي​گويد همسرش خودزني كرده‌است اما بعد از مدتي، لب به اعتراف گشود.

اين اتفاق شش سال پيش رخ داد و ماموران متوجه شدند زن جواني به نام سارا كه در خانه‌اش مجروح شده بود، در بيمارستان جان باخته است.

با حضور پليس در بيمارستان شوهر سارا كه هنوز آنجا بود، تحت بازجويي قرار گرفت. وي گفت: همسرم بر اثر عصبانيت، خودزني كرده است و هر چند من سعي كردم به او كمك كنم، تلاشم فايده نداشت و همسرم جان خود را از دست داد.

در پرونده پزشكي سارا علت مرگ را پارگي عروق و خونريزي شديد بر اثر خودزني نوشته بودند و تحقيقات از پزشكان معالج اين زن مشخص كرد وي پيش از مرگ گفته خودزني كرده است.

با اين حال بازپرس دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني را صادر كرد و از متخصصان خواست در مورد علت مرگ سارا اظهارنظر كنند.

اعلام نظر پزشكي قانوني واقعيت مرگ سارا را مشخص كرد، چرا كه در اين اظهارنظر آمده بود، علت مرگ خونريزي شديد است اما نه بر اثر خودزني، بلكه سارا توسط شخص ديگري مورد هجوم قرار گرفته و زخمي شده است و جراحت آنقدر عميق بوده كه فرضيه قتل را به اثبات مي‌رساند.

وقتي پليس بار ديگر امير، شوهر مقتول را تحت بازجويي قرار داد، وي اتهام قتل را پذيرفت. همچنين بررسي‌هاي پليس مشخص كرد سارا هشت سال از شوهرش بزرگ‌تر بود و پس از ازدواج صاحب فرزند شد اما اختلافات شديد بين اين زوج آنها را وادار به جدايي كرد تا اين‌كه يك سال بعد سارا و حامد دوباره با هم ازدواج كردند و مدتي بعد درگيري آنها باعث قتل سارا شد.

حامد در اعترافاتش گفته‌ بود همسرم با قيچي مرا زد و من هم با چاقو او را زدم.

اگرچه من و سارا با هم اختلاف داشتيم اما من او را دوست داشتم، به همين خاطر هم وقتي وي از من جدا شد، آنقدر به دنبالش رفتم كه مجبور شد برگردد.

ما دختر شش ساله‌اي داشتيم كه به مهدكودك مي‌رفت. سارا مانتوي او را براي شستشو در ماشين لباسشويي انداخته بود و ما شب به مهماني رفتيم و سارا فراموش كرد بعد از بازگشت، لباس‌ها را از ماشين بيرون بياورد.

صبح كه شد، دخترمان مانتو نداشت كه به مهد برود، من و سارا بر سر اين مساله با هم بحث كرديم، سارا عصباني شد و با قيچي دو ضربه به من زد، آنقدر عصبي شده بودم كه كنترلي بر رفتارم نداشتم. چاقويي برداشتم و به سمت همسرم رفتم و يك ضربه به سينه‌اش زدم.

در همان لحظه پشيمان شدم، به اورژانس زنگ زدم. مرتب از سارا عذرخواهي مي‌كردم، چندبار به اورژانس تلفن كردم تا آمبولانس آمد، اما خيلي دير شده بود. اين مرد كه از كرده‌ خود بشدت پشيمان شده ‌بود، توانست رضايت اولياي‌دم را بگيرد اما به خاطر عذاب وجداني كه داشت، در زندان چندبار اقدام به خودكشي كرده ‌بود كه ناموفق بود.

عدم‌كنترل خشم يكي از مهم‌ترين عوامل به وجود آمدن قتل است كه در اين پرونده نقش پررنگي داشت.(جام جم - ضميمه تپش)

صفرخاكي ـ قاضي دادگستري

 
[ چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, ] [ 18:51 ] [ محمد حاجی حسین ]
جام جم آنلاين: گزارش‌هاي مردمي نشان مي‌داد از چندي پيش زني كه يك مجرم سابقه‌دار بود با كرايه كودكان خردسال و خوراندن قرص‌هاي خواب‌آور و يا مواد مخدر، از آنها براي تكدي‌گري استفاده مي‌كرد.

نمي‌دانم كدام شير پاك خورده‌اي، در يك روز پاييزي با ديدن كودك خردسالي كه سن او به 3 يا 4 سال مي‌رسيد و در سرما به حالت اغما افتاده بود، جوانمردي كرده و قصد انتقال كودك به بيمارستان را داشت كه يك زن متكدي كه ابتدا خود را مادر اين كودك معرفي مي‌كرد با فرياد و هياهو قصد داشت مانع انتقال كودك به بيمارستان شود. وقتي فريادها بالا گرفت و مردم تجمع كردند با نزديك شدن يك مامور موتورسوار به محل تجمع، زن متكدي به يكباره سوار به ترك مرد موتورسواري كه انتظارش را مي‌كشيد با جا گذاشتن كودك بيمار در محل متواري شد.

شرايط كودك خردسال بسيار بحراني بود و با حضور ماموران اورژانس وي به بيمارستان انتقال يافت.

با تشكيل پرونده‌اي در اين ارتباط خوشبختانه كودك خردسال از مرگ حتمي نجات يافت و در تحقيق از پزشكان معلوم شد وي به دليل استفاده از مواد مخدر ترياك به شدت دچار مسموميت شده بود و اگر نبود حضور مرد رهگذر كه با احساس مسووليت به ياري اين كودك شتافته بود، اكنون او جان باخته بود.

چند روز پس از اين ماجرا، ماموران پليس آگاهي با تحقيقات بعدي والدين اين كودك را كه هر دو اعتياد شديدي به مواد مخدر داشتند را در يكي از شهرك‌هاي حاشيه‌اي تهران شناسايي كردند.

وقتي مادر اين كودك به دادسرا انتقال يافت به قاضي جنايي گفت: اميد فرزند من است كه در آستانه 4 سالگي قرار دارد. چند ماه پيش به اتفاق شوهرم كه پس از اعتياد مرا نيز در دام افيون گرفتار كرد از يكي از شهرهاي شرق كشور عازم تهران شديم و به دليل عدم توانايي در كار و تامين هزينه زندگي به توصيه يكي از آشنايان قديمي كه هم روستايي ما بود، فرزندم را به صورت روزانه به زني به نام زري كرايه مي‌داديم و او نيز فرزندم را به چند نفر ديگر كه شغل آنها گدايي بود كرايه مي‌داد و آنها نيز با خوراندن مواد مخدر يا قرص او را كه به خواب عميقي فرو رفته بود دستاويز گدايي خود قرار مي‌دادند.

زن معتاد كه اعتياد شديد از او تنها پوست و استخواني باقي گذاشته بود، همچنان حرف مي‌زد و سرانجام با التماس از قاضي درخواست كرد تا فرزندش به او تحويل داده شود.

قاضي دستور انتقال كودك خردسال از بيمارستان به بهزيستي را صادر كرد. يكي از حاضران در دادسرا كه براي پيگيري پرونده خود وارد اتاق قاضي شده بود و ناخودآگاه از موضوع كرايه دادن فرزند زن معتاد اطلاع پيدا كرده بود به قاضي گفت: آقاي قاضي! گداهاي حرفه‌اي كودكان را دستاويز اميال پليد خود قرار مي‌دهند و هر روز صبح يك وانت در حوالي يكي از ميدان‌هاي شهر آنها را پياده مي‌كند تا همراه با كودكان كرايه‌اي و برانگيختن حس ترحم مردم را سركيسه كنند.

از دادسرا بيرون مي‌آيم، حوالي همان ميداني كه دقايقي پيش از سوءاستفاده كودكان گفته مي‌شد، چند كودك خردسال را مي‌بينم كه بار ديگر دستاويز گدايي زنان ژنده‌پوش شده‌اند. چه كسي مي‌داند شايد آنها به دنيا آمده‌اند تا قرباني اعتياد والديني باشند كه عشق به فرزند را با خماري و نئشگي عوض كرده‌اند...

ناصر صبوري

دبير گروه حوادث

 
[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 22:29 ] [ محمد حاجی حسین ]
جام جم آنلاين: ماموران پليس آگاهي تهران بزرگ زن جواني را كه مدعي است به بهانه ضعف اعصاب دختر 20 ماهه خواهرشوهرش را به قتل رسانده را دستگير كردند.

به گزاش روز شنبه جام جم آنلاين به نقل از پليس آگاهي، در تاريخ 21 ارديبهشت سال جاري، کودک 20 ماهه ای به نام «هليا.الف» توسط یکی از بستگانش (زن دایی) از آدرس خيابان دامپزشکي، به بيمارستان حضرت رسول اکرم (ص) منتقل و پس از مدتي به علت مشکوکي فوت مي نمايد.

در زمان انجام اقدامات درمانی ، تیم پزشکی بیمارستان با آثار ضرب و جرح بر روی بدن «هلیا» روبرو شد که با مرگ وی و بنا بر نظریه تیم پزشکی در خصوص وجود آثار کودک آزاری، موضوع به کلانتری 137 نصر اعلام و پدر و مادر کودک 20 ماهه به اسامی علیرضا  33 ساله و شیرین 30 ساله توسط مأموران و جهت انجام تحقیقات مقدماتی به کلانتری انتقال داده شدند.

با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور شعبه سوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران ، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


 


ادامه مطلب
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 16:27 ] [ محمد حاجی حسین ]
دزد سابقه‌دار كه در جريان تعقيب و گريز پليسي، با ورود به يك ساختمان 3 طبقه در سه‌راهي ورامين، قصد داشت به زور وارد خانه‌اي شود و دست به گروگانگيري بزند، از سوي پليس هدف شليك گلوله قرار گرفت و زخمي شد.

به گزارش جام‌جم، ساعت 6 بامداد ديروز ـ چهارشنبه ـ يكي از ساكنان محله ابن بابويه در شهر ري در حال ترك خانه‌اش بود كه مشاهده كرد، مرد جواني وسايل درون خودرويش را دزديده و گوني به دست در حال دور شدن از محل است.

در اين هنگام مرد صاحبخانه با داد و فرياد از همسايه‌ها كمك خواست و به تعقيب سارق پرداخت. سارق نيز با چاقو او را تهديد كرد تا تعقيبش نكند.

در جريان اين تعقيب و گريز، متهم با نزديك شدن به يك خودروي عبوري، قصد داشت آن را بدزدد تا با آن فرار كند.

متهم جوان به همين نيت به سمت راننده رفت و وقتي ديد او يك مامور انتظامي است، با دستپاچگي گوني اموال مسروقه را زمين انداخت و پا به فرار گذاشت.

مالباخته در تعقيب دزد اموالش بود

مامور انتظامي وقتي از خودرو پياده و متوجه شد مالباخته در تعقيب سارق اموالش بوده، موضوع را تلفني به همكارانش در كلانتري 172 خبر داد و پياده به تعقيب دزد فراري پرداخت.

در حالي كه اين تعقيب و گريز ادامه داشت، سارق مسيرش را تغيير داد و به سمت سه‌راهي ورامين حركت كرد و وارد يك ساختمان 3 طبقه شد. مامور انتظامي نيز به دنبال متهم وارد ساختمان شد.

فرار به سمت يك ساختمان

متهم پس از ورود به ساختمان خواست خود را به پشت‌بام برساند، اما چون راه پشت‌بام مسدود بود، دوباره به طبقه سوم بازگشت. در همين موقع ماموران كلانتري و گشت‌هاي انتظامي در محل حادثه به همكارشان ملحق شدند.

در حالي كه محل به محاصره پليس درآمده بود، متهم از پله‌هاي اضطراري ساختمان بالا رفت و با چاقو و افشانه‌اي كه در اختيار داشت، ماموران را تهديد مي‌كرد تا از محل دور شوند.

حمله متهم به خانه يك شهروند

در اين هنگام دزد فراري بدون توجه به اخطار ماموران به سمت طبقه سوم ساختمان رفت و با زدن ضربه‌هايي به در آپارتمان، از ساكنان آنجا ‌خواست تا در را باز كنند.

ماموران از ترس اين‌كه سارق به ساكنان خانه آسيبي برساند و دست به گروگانگيري بزند، به گفت‌و‌گو با او پرداختند تا خود را تسليم كند.

عمليات روانكاوانه پليس

عمليات روانكاوانه پليس ادامه داشت تا اين‌كه متهم وقتي ديد ساكنان خانه حاضر به بازكردن در آپارتمان نيستند و هرلحظه حلقه محاصره پليس تنگ‌تر مي‌شود، بدون عملي كردن نقشه گروگانگيري از پله‌ها پايين آمد.

در اين مرحله ماموران با شليك چند تير هوايي از متهم خواستند خود را تسليم كند، اما او از طبقه دوم خود را به سمت پله‌هاي اضطراري رساند تا وارد ساختمان كناري شود.

شليك به سوي متهم

ماموران كه متوجه قصد متهم شده بودند، با استفاده از قانون به‌كارگيري سلاح به سوي او شليك كردند.

متهم در حالي كه زخمي شده بود، باز هم قصد فرار داشت اما توسط ماموران دستگير و به يك مركز درماني منتقل شد.

مادر و پسر از روز وحشت گفتند

مادر و پسري كه سارق قصد داشت به زور وارد خانه‌شان شود، براي تحقيقات به مركز پليس منتقل شدند.

آنها به ماموران گفتند در خانه خواب بوده‌اند كه ناگهان صداي ضربه‌هايي را به در آپارتمان شنيده‌اند، اما قصد بازكردن در را داشته‌اند كه ناگهان با شنيدن صداي ماموران انتظامي كه با اخطار به متهم مي‌خواستند خود را تسليم كند، در را باز نكرده‌اند و متهم نيز در اجراي نقشه گروگانگيري ناكام مانده است.

در مرحله مقدماتي تحقيقات معلوم شد، برگه‌اي كه از متهم زخمي كشف شده، متعلق به مردي است كه آخرين روز اسفند سال گذشته اموال خودرويش از سوي همين دزد زخمي به سرقت رفته و متهم پس از سپردن كفالت در دادسرا آزاد شده تا بقيه اموال او را پس دهد، اما ديگر از وي خبري نشده است.

دزد زخمي سابقه‌دار بود

با اطلاعات به دست آمده از اين مرد و مشخص شدن هويت متهم، پليس به بررسي سوابق او پرداخت و مشخص شد دزد زخمي يك متهم سابقه‌دار است كه چند بار به اتهام سرقت اموال درون خودرو، سرقت از اماكن خصوصي و خريد و فروش اموال دزدي دستگير و زنداني شده است. با مشخص شدن هويت متهم و سوابق كيفري او، پرونده قضايي تشكيل شد و براي ادامه تحقيقات در اختيار كار آگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت.

آخرين گزارش خبرنگار ما حاكي است، متهم به دليل شدت جراحات به يكي از بيمارستان‌هاي تهران منتقل شده است تا پس از بهبود به پليس آگاهي منتقل و بازجويي شود.

[ پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, ] [ 23:19 ] [ محمد حاجی حسین ]
جام جم آنلاين: سه دزد كه اموال منازل و مغازه‌ها را سرقت مي‌كردند، از سوي پليس آگاهي مشهد دستگير شدند و در بازجويي راز سرقت صندوقچه طلا و جواهرات قديمي را نيز فاش كردند.

به گزارش «جام‌جم»، اوايل فروردين اعضاي خانواده‌اي نيمه شب هنگام بازگشت به خانه‌شان مشاهده كردند، قفل در آپارتمان تخريب و مقاديري پول و صندوقچه طلا و جواهرات قديمي‌شان به سرقت رفته است.

مرد صاحبخانه با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 مشهد تماس گرفت و موضوع را خبر داد.

ماموران كلانتري با حضور در محل سرقت احتمال دادند سارقان كه به طرز ماهرانه‌اي اموال را دزديده‌اند، از افراد سابقه‌دار باشند.

در مرحله اول تحقيق از شاكي آغاز و معلوم شد، طلا و جواهرات به سرقت رفته از اجداد همسرش نسل به نسل به مادر همسرش و سپس به همسرش رسيده است.

‌ سرقت طلا و جواهرات قديمي

در مرحله بعد مشخص شد، طلا و جواهرات قديمي از سوي مرد شاكي و همسرش در صندوق امانات يكي از بانك‌ها نگهداري مي‌شده و همسرش فقط در ايام عيد آنها را از بانك تحويل مي‌گرفته و پس از چند روز دوباره به صندوق امانات بانك برمي‌گردانده است.

در پي شكايت اين مرد و با تشكيل پرونده قضايي، تحقيقات پليسي براي شناسايي و دستگيري سارقان مرموز آغاز شد.

در ادامه تحقيقات افراد ديگري نيز با حضور در مركز پليس، شكايت‌هاي مشابهي را مطرح كردند.

‌ شكايت‌ها يكي پس از ديگري

با جمع‌بندي اين اطلاعات و در تحقيقات از همسايه‌هاي شاكيان معلوم شد، آنها يك مرد جوان را پيش از سرقت از منازل در حال پرسه زدن در كوچه و خيابان مشاهده كرده‌اند.

تصاوير رايانه‌اي به دست آمده از اين مرد غريبه نيز با هم مطابقت داشت.

به اين ترتيب با بررسي آلبوم مجرمان سابقه‌دار پليس آگاهي مشهد معلوم شد تصوير رايانه‌اي از متهم تحت تعقيب پليس با يك دزد حرفه‌اي مطابقت دارد.

‌ دستگيري دزد حرفه‌اي در آرايشگاه

در اين مرحله ماموران پاتوق اين متهم را كه يك آرايشگاه مردانه بود، شناسايي و چند روز پيش وي را دستگير كردند.

متهم با انتقال به پليس آگاهي در بازجويي گفت: مدتي پيش در پي آزادي از زندان و آشنايي با 2 مرد سارق، تصميم به سرقت گرفتيم.

‌ اعتراف به دزدي‌هاي سريالي

متهم به سرقت با اشاره به نحوه دزدي‌هايشان گفت: ابتدا با جعل عنوان مامور اداره برق و گاز به در منازل مردم در محله‌هاي مختلف مشهد مي‌رفتيم و وقتي متوجه مي‌شديم كسي در منزل حضور ندارد، ساعاتي بعد با تخريب قفل در پول، طلا و اموال قيمتي را دزديده و متواري مي‌شديم.

متهم اضافه كرد: در جريان يكي از سرقت‌ها از يك خانه مقاديري پول و يك صندوقچه حاوي طلا و جواهرات قديمي دزديديم.

وي يادآور شد: علاوه بر اين سرقت‌هاي سريالي، اموال چند مغازه را دزديده‌ايم. اموال دزدي، طلا و جواهرات قديمي را نيز به مالخر مي‌فروختيم و پول‌ها را ميان يكديگر تقسيم مي‌كرديم.

در پي اعتراف متهم، دو همدست فراري او دستگير شدند و گفته‌هاي وي را مبني بر سرقت‌هاي سريالي از منازل و مغازه‌ها تاييد كردند.

بنابراين گزارش، خريدار اموال مسروقه نيز دستگير و بخشي از اموال دزديده شده و صندوقچه طلا و جواهرات يكي از شاكيان در محل اختفاي او كشف و ضبط شد. متهمان با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي از آنها ادامه دارد.

 
[ چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, ] [ 17:22 ] [ محمد حاجی حسین ]

جام جم آنلاين: دو برادر ايلامي كه به منظور انتقام‌گيري از همسر برادرشان و دختر 19 ساله او با پاشيدن اسيد بر سر و صورتشان، مرگ نوعروس را رقم زده بودند، امروز ـ شنبه ـ در دادگاه كيفري استان ايلام محاكمه مي‌شوند.

به گزارش «جام‌جم»، رسيدگي به اين پرونده 18 تير سال گذشته در پي‌وقوع يك حادثه اسيدپاشي آغاز شد و ماموران انتظامي با حضور در محل حادثه ـ خيابان مفتح شهرستان سرابله در استان ايلام ـ در تحقيق از همسايه‌ها متوجه شدند يك مادر و دختر نو عروس او كه با اسيد مورد حمله قرار گرفته و آسيب ديده‌اند، به بيمارستان انتقال يافته‌اند.

در پي اين حادثه موضوع به بازپرس كشيك دادسراي ايلام، گزارش و با تشكيل پرونده‌اي در اين ارتباط عموي خانواده براي تحقيقات به پليس آگاهي منتقل شد.

عموي خانواده در بازجويي گفت با شنيدن صداي كمك‌خواهي همسر برادرم ـ زيور ـ و دختر 19 ساله‌اش، آنها را به كمك همسرم به بيمارستان منتقل كرديم كه در ميانه راه دست‌هاي من و همسرم نيز بر اثر اسيدي كه روي مادر و دختر پاشيده شده بود، دچار سوختگي شد.

در ادامه همسر اين مرد نيز در بازجويي با ادعاي اين كه قصد نجات مادر و دختر جوان را داشته است، گفت كه نمي‌داند عامل اسيدپاشي كيست.

در اين مرحله تحقيق از مادر و دختر آسيب ديده آغاز شد. دختر جوان به ماموران گفت: شب حادثه عموي خود را ـ در حالي كه سطلي در دست داشته ـ بالاي سر خود و مادرش مشاهده كرده است.

مرگ نوعروس

در مرحله بعد، مادر و دختر آسيب ديده به بيمارستان شهيد مطهري تهران انتقال يافتند و در حالي كه تلاش پزشكان براي نجات آنها آغاز شده بود، مادر خانواده زنده مانداما دختر جوانش به نام «يثري » كه قرار بود تا چند روز ديگر به خانه بخت برود، تسليم مرگ شد.

به اين ترتيب جستجو‌ها براي دستگيري عامل حادثه ادامه يافت تا اين كه عموي مقتول به نام يادگار به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد.

اعتراف به متهم بودن برادر

متهم با انتقال به پليس آگاهي ايلام در بازجويي نقش خود را در اسيدپاشي انكار و برادر ديگرش اسفنديار را عامل آن معرفي كرد.در پي اظهارات اين مرد، برادرش نيز دستگير شد اما در بازجويي اظهارات برادر خود را انكار كرد.

تحقيقات از اين دو برادر ادامه داشت تا اين كه شش ماه پس از وقوع اين حادثه مرگبار، هر دو برادر به اسيدپاشي اعتراف اما درباره انگيزه‌شان از اين اقدام سكوت كردند تا سرانجام مدتي پيش در تحقيقات گفتند به خاطر اختلاف خانوادگي اين نقشه هولناك را عملي كرده‌اند.

انتقام‌گيري؛ تنها انگيزه متهمان

اسفنديار ـ ‌يكي از متهمان ـ به پليس گفت: سال‌ها پيش برادر كوچك‌ترم فوت كرد و همسر و دخترش در طبقه دوم خانه برادر ديگرمان –يادگار – سكونت داشتند. در اين مدت چند بار از همسر برادر مرحومم خواستگاري كردم اما او به درخواستم پاسخ منفي داد و به من گفت ديگر به ملاقات او و دخترش نيايم. از همان موقع در صدد انتقام از او بودم.

متهم اضافه كرد: مدتي پيش از حادثه، خواهرزاده همسر يادگار از برادرزاده‌ام –يثري – خواستگاري كرد كه او هم با پاسخ منفي يثري و مادرش رو‌به‌رو شد.چند ماه بعد يثري با پسر ديگري عقد كرد و قرار بود تيرماه –زمان وقوع حادثه – به خانه بخت برود اما حماقت من به زندگي او پايان داد.

متهم يادآور شد: چند روز مانده به عروسي يثري وقتي از برادرم يادگار شنيدم كه آنها خانه‌اي اجاره كرده و قصد نقل مكان دارند ظرف سه ليتري اسيد را –كه از قبل تهيه كرده بودم- به برادرم يادگار دادم تا نقشه اسيدپاشي را عملي كند.

اعتراف عموي اسيدپاش

در پي اعتراف متهم، برادرش يادگار نيز در بازجويي درباره شب حادثه گفت: از همسر برادرم و دخترش كينه به دل گرفته و درصدد انتقام از آنها بوديم تا اين كه چند شب پيش از حادثه برادرم ظرف اسيد را به من داد و خواست به زن برادرم و دخترش آسيب برسانم كه موافقت كردم. متهم اضافه كرد: نيمه شب وارد خانه شان در طبقه دوم ساختمان شدم و مشاهده كردم هر دو در يكي از اتاق‌ها خوابيده‌اند. در اين هنگام اسيد را بر سر و صورتشان پاشيدم كه با دادو فرياد بيدار شدند اما من به فرياد‌هاي كمك خواهي آنها توجه نكردم.

متهم يادآور شد: همان موقع طلاهاي مادر و دختر را از كيفشان سرقت كرده و به خانه‌مان بازگشتم. 10 دقيقه بعد همسرم با شنيدن صداي كمك خواهي آنها، از من خواست به منزل زيور برويم. براي اين كه همسرم متوجه ماجرا نشود، همراه او به خانه همسر برادرم رفته و به كمك همسايه‌ها آن دو را به بيمارستان رسانديم تا كسي به من شك نكند.

وي يادآور شد: از يكي از اقوامم خواستم طلاها را بفروشد و ظرف اسيد را نيز به كانال آب انداختم تا ماموران مدركي عليه من پيدا نكنند. با اعتراف اين دو برادر متهم، آنها روانه زندان شدند و پرونده شان با صدور كيفر خواست به دادگاه كيفري استان ايلام ارسال شد.

قرار است آنها امروز به اتهام اسيد پاشي به چهره زن جوان و نوعروس فوت شده محاكمه شوند.

[ شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ] [ 16:7 ] [ محمد حاجی حسین ]
جام جم آنلاين: چهار دزد مسلح كه به اتهام سرقت مسلحانه طلافروشي در كرج دستگير شده بودند در بازجويي هاي پليسي اعتراف كردند كه پس از تهديد مرد طلافروش و مشتريان آنجا، طلاها را سرقت كردند.

به گزارش روز دوشنبه جام جم آنلاين، ساعت 20:59 دقيقه شب  28 اسفند سال گذشته، مرد طلافروشي با مركز فوريت هاي پليسي 110 كرج تماس گرفت و گفت: 3 دقيقه پيش، مردان مسلحي با حمله به مغازه اش در منطقه پيشاهنگي كرج مقاديري طلا از مغازه اش سرقت كردند.

با گزارش موضوع به پليس، ماموران كلانتري خرمدشت با حضور در محل حادثه و بررسي موضوع متوجه شدند زماني كه مرد طلافروش و فرزندش در حال ارائه خدمات به مشتريان بودند صداي شليك تير هوايي را شنيدند و چند ثانيه بعد مردي مسلح در حالي كه نقاب به چهره داشت وارد مغازه شده و با تهديد آنها به مرگ، شيشه ويترين مغازه را شكسته و بيش از دو كيلوگرم طلا را به سرقت برده و هنگام فرار سه نفر از سرنشينان يك خودروي زانتيا كه همدستان وي بوده و نقاب به چهره داشتند و سلاح هاي كلت و كلاشينكف نيز در دست داشتند، با شليك چند تير هوايي رهگذران را كه قصد سد كردن راهشان را داشتند، تهديد كرده و با سوار شدن بر خودرو از محل گريختند.

با تشكيل پرونده اي درخصوص اين سرقت، كارآگاهان اداره آگاهي استان البرز به سرپرستي سرهنگ حميدرضا گل صباحي رييس پليس آگاهي اين استان، تحقيقات گسترده اي را براي دستگيري متهمان فراري آغاز كردند.

در مرحله بعدي تحقيقات، ماموران به بررسي از آلبوم مجرمان سابقه داري پرداختند كه به شيوه مشابه اين سرقت، دستگير شده و داراي سابقه بودند، پرداختند. در همين موقع رد پاي يك دزد حرفه اي كه احتمال مي رفت از متهمان فراري باشد به دست آمد.

به اين ترتيب، پاتوق هاي اين فرد زير نظر گرفته شد تا اينكه ساعت چهار بامداد 29 اسفند (يك روز پس از حادثه)، مخفيگاه متهم را در يكي از محله هاي جنوبي كرج شناسايي و آنجا را محاصره كردند.

ماموران كه احتمال مي دادند كه اين خانه پاتوق سارقان فراري باشد با هماهنگي قضايي وارد منزل شدند و متهم تحت تعقيب و سه مرد ديگر كه درون خانه خوابيده بودند، غافلگير شده و آنها دستگير شدند.

با انتقال متهمان به پليس آگاهي البرز، مورد بازجويي قرار گرفتند اما هرگونه سرقتي را انكار كردند.

تحقيقات در اين باره ادامه داشت تا اينكه ساعاتي پس از دستگيري متهمان يكي از آنها اعتراف كرد كه با همدستي سه متهم ديگر وارد طلافروشي شده و سرقت مسلحانه را رقم زدند.

در حاليكه اين متهم اعتراف كرده بود سه همدست او همچنان منكر همكاري با وي بودند.

به اين ترتيب، بازجويي ها از اين سه متهم ادامه داشت تا اينكه اوايل هفته جاري، آنها نيز به اين سرقت مسلحانه اعتراف كردند.

سردار عليرضا اكبرشاهي فرمانده انتظامي استان البرز درباره آخرين جزييات اين پرونده به خبرنگار گروه حوادث روزنامه جام جم گفت: با تحقيقاتي كه از متهمان به دست آمده معلوم شد كه آنها ابتدا خودروي زانتيا را مسلحانه از يكي از محله هاي كرج به سرقت بردند و سپس شب حادثه با مراجعه به مغازه طلافروشي كه پيش از اين رفت و آمدهاي افراد آنجا را زير نظر گرفته بودند، رفته و يكي از آنها با زدن پتك به شيشه مغازه قصد شكستن آن را داشته كه موفق به اين كار نشد لذا به همراه دو همدست ديگرش در خيابان مي ماند و نفر چهارم كه وي نيز نقاب بر چهره داشته و مسلح بوده وارد طلافروشي شده و پس از تهديد مشتريان و صاحب طلافروشي، طلاها را به سرقت بردند.

وي افزود: پس از تشكيل اين پرونده، ماموران اداره آگاهي استان البرز با تلاش ويژه خود در يك اقدام كم نظير موفق به شناسايي اعضاي اين باند تبهكاري شدند.

در ادامه، ماموران با تحقيق از متهمان متوجه شدند كه آنها طلاهاي مسروقه را در بيابان هاي حومه كرج دفن كرده اند و سلاح هايي كه هنگام سرقت همراه داشتند را نيز به كانال آبي انداخته اند.

سرهنگ اكبرشاهي يادآور شد: به دنبال اعتراف متهمان، ماموران به دو محل فوق اعزام شدند و طلاهاي مسروقه و سه قبضه كلاشينكف و يك قبضه كلت كمري به همراه مقاديري فشنگ را كشف و ضبط كردند.

وي با اشاره به سابقه دار بودن متهمان، گفت: دو نفر از متهمان داراي سابقه كيفري بودند و در رابطه با ديگر متهمان تحقيقات براي مشخص شدن سوابق كيفري آنها نيز ادامه دارد.

در ادامه تحقيقات از اين باند، مشخص شد كه آنها علاوه بر خودروي زانتيا، دو عدد پرشيا و يك خودروي پرايد نيز كه مسلحانه سرقت كرده بودند كه اين خودروها نيز كشف شده است.

بنا بر اين گزارش، متهمان با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي براي مشخص شدن ديگر ابعاد اين پرونده ادامه دارد.

معصومه ملكي – خبرنگار گروه حوادث

 
[ دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, ] [ 19:0 ] [ محمد حاجی حسین ]

جام جم آنلاين: مردي كه قصد داشت 1103 عدد سكه قديمي متعلق به دوره اسلامي را با فردي معامله كند، پيش از هر اقدامي توسط ماموران اداره آگاهي مشهد دستگير شد.

به گزارش «جام‌جم»، چند روز پيش گزارش مردمي در اختيار ماموران انتظامي اداره آگاهي مشهد قرار گرفت؛ مبني بر اين‌كه مردي در زمينه قاچاق و خريد و فروش اشياي عتيقه فعاليت دارد و قرار است تعداد زيادي سكه عتيقه را با فردي معامله كند.

ماموران پس از تشكيل پرونده‌اي در اين رابطه، تحقيقات خود را آغاز و مخفيگاه مرد قاچاقچي را در محله گلبهار شناسايي كردند.

در مرحله بعدي، ماموران مخفيگاه مرد قاچاقچي را زير نظر گرفتند و پس از هماهنگي قضايي با بازپرس پرونده، وارد خانه متهم شده و او را دستگير كردند.

كشف سكه‌هاي قديمي در كوزه‌ها

ماموران در بازرسي از زيرزمين خانه متهم، تعداد زيادي كوزه كه به طرز ماهرانه‌اي جاسازي شده بود، كشف و در بررسي از كوزه‌ها نيز از داخل دو كوزه 1103 عدد سكه قديمي را پيدا كردند. به اين ترتيب مرد صاحبخانه براي ادامه تحقيقات به پليس آگاهي مشهد منتقل شد و سكه‌هاي مكشوفه نيز براي تشخيص قدمت در اختيار كارشناسان اداره ميراث فرهنگي قرار گرفت.

در حالي كه تحقيقات از متهم ادامه داشت، كارشناسان ميراث فرهنگي نظر دادند، سكه‌ها مربوط به دوره اسلامي و قرن‌هاي چهارم و پنجم هجري قمري بوده و ارزش ميلياردي دارد. با مشخص شدن قدمت سكه‌هاي مكشوفه، متهم به نگهداري سكه‌هاي عتيقه در خانه‌اش اعتراف كرد.

اعتراف متهم

متهم در اظهاراتش به پليس گفت: سكه‌ها متعلق به يكي از دوستانم است كه در حفاري غيرمجاز از مزرعه‌اي در يك روستا به دست آورده بود. با توجه به عتيقه بودن سكه‌ها، قرار شد من آنها را بفروشم و در قبال آن مبلغي دريافت كنم.

متهم اضافه كرد: شبانه سكه‌ها را درون كوزه‌هاي بزرگ جاسازي و به زير زمين خانه‌مان منتقل كردم. پس از آن در جستجوي مشتري مناسب براي معامله بوديم. افراد بسياري براي ديدن سكه‌ها مي‌آمدند اما به توافق نمي‌رسيديم، تا اين‌كه مردي براي خريد سكه‌ها به خانه‌مان آمد كه مي‌گفت در خارج از كشور زندگي مي‌كند و كلكسيوني از سكه‌هاي قديمي دارد.

متهم يادآور شد: وي پس از ديدن نمونه‌اي از سكه‌ها، با اطمينان از واقعي بودن آنها تصميم به معامله گرفت. من هم 1103 عدد سكه نقره و برنز را در دو كوزه بزرگ گذاشته و در زيرزمين خانه پنهان كردم تا به او بفروشم. اما پيش از معامله دستگير شدم.

بنا بر اين گزارش، متهم با قرار قانوني روانه زندان شد. تحقيقات تكميلي براي شناسايي و دستگيري همدستان احتمالي متهم ادامه دارد.

[ دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, ] [ 18:46 ] [ محمد حاجی حسین ]

[ شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, ] [ 20:36 ] [ محمد حاجی حسین ]
جام جم آنلاين: چهار عضو يك باند آدم‌ربايي كه با ربودن پسري هشت ساله، قصد اخاذي 90 ميليون توماني از خانواده او را داشتند، در رباط كريم دستگير شدند و گروگان نيز آزاد شد.

طراح اصلي آدم‌ربايي هدف از اين گروگانگيري را تامين پول مهريه همسرش عنوان كرده است.

به گزارش جام‌جم، رسيدگي به اين پرونده ساعت 20 شامگاه 15 فروردين‌ماه در پي شكايت مردي مبني بر ربوده شدن پسر 8 ساله‌اش در دستور كار كارآگاهان پليس آگاهي رباط كريم از توابع استان تهران قرار گرفت.

شاكي با معرفي خود به عنوان يك مبل‌فروش گفت: پسر هشت ساله‌ام عصر حادثه به باشگاهي در قلعه‌مير رفته بود كه به خانه بازنگشت. درپي غيبت طولاني‌اش، سراغ او را از مسوولان باشگاه گرفتم، اما آنها گفتند پسرم باشگاه را ترك كرده و از او بي‌خبرند.

وي افزود: در حال بازگشت به خانه بودم كه مرد غريبه‌اي با تلفن همراهم تماس گرفت و با ادعاي اين‌كه فرزندم را ربوده است، براي آزادي او 90 ميليون تومان پول خواست.

با شكايت اين مرد، كارآگاهان اداره آگاهي رباط كريم در قالب سه گروه، عمليات ويژه خود را براي رهايي گروگان و دستگيري مرد آدم‌ربا و همدستان احتمالي‌اش آغاز كردند.

تماس‌هاي گروگانگير بوي مرگ مي‌داد

در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، مرد آدم‌ربا دوباره با خانواده گروگان تماس گرفت و با تعيين محل قرار براي دريافت پول، تهديد كرد در غير اين صورت فرزندشان را خواهد كشت.

ماموران با اطلاع از اين موضوع به محل قرار آدم‌ربا با خانواده شاكي اعزام شدند. به اين ترتيب ماموران محل را محاصره و مرد جواني كه قصد نزديك شدن به خانواده شاكي را داشت، دستگير كردند.

متهم جوان با انتقال به پليس آگاهي رباط كريم در بازجويي گفت با همدستي سه نفر از دوستانش كودك را ربوده‌اند و نشاني محل نگهداري كودك ربوده شده را در اختيار ماموران قرار داد.

ماموران با كسب اين اطلاعات به پاتوق آنها كه خانه‌اي در جنوب شهر بود اعزام و با هماهنگي قضايي وارد آنجا شدند و دو نفر ديگر از گروگانگيرها را دستگير كردند اما نشاني از كودك ربوده شده در اين محل نبود.



ادامه مطلب
[ شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, ] [ 20:18 ] [ محمد حاجی حسین ]
اجیر‌کردن 3 سارق مسلح
برای گرفتن طلب میلیونی
حادثه > داخلی  - گروه حوادث:
یک زن شیشه‌ای برای گرفتن طلب میلیونی‌اش، 3 تبهکار اجیر کرد.

ماجرای این پرونده از آنجا آغاز شد که ماموران کلانتری 117 تهران 28 اسفند ماه سال گذشته در جریان یک سرقت مسلحانه در جنوب تهران قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. شواهد حکایت از این داشت که 3 مرد به همراه یک زن به گاراژی حمله کرده و دست به سرقت یک خودروی پژو پارس زده بودند. مالباخته‌ها 2 پسر خاله بودند که از سوی مهاجمان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند. یکی از آنها به ماموران گفت: من و پسر خاله‌ام داخل گاراژ نشسته بودیم که ناگهان مهاجمان درحالی‌که چاقو و اسلحه کمری همراهشان بود به گاراژ حمله کردند. سرکرده آنها زن جوانی به نام پرستو بود که بعد از ورود به گاراژ به 3 مرد همراهش دستور داد همه جا را بگردند. مردان قوی هیکل با دستور این زن ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند و خودروی پژو پارس ما را دزدیدند و پا به فرار گذاشتند.


بعد از اظهارات مالباخته‌ها کارآگاهان به تجسس‌های ویژه دست زدند و متوجه شدند که یکی از شاکیان، پرستو را به‌خوبی می‌شناخته و با وی اختلاف حساب داشته است. بنابراین او را مورد بازجویی قرار دادند و وی که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت گفت: از چندی پیش به واسطه خرید و فروش شیشه با پرستو آشنا شدم. یکی از روزها پرستو در گاراژ بود که چشمش به 3 کوزه سفالی افتاد. کوزه‌ها مدتی بود که گوشه گاراژ افتاده بودند و پرستو مدعی شد که این کوزه‌ها عتیقه هستند.

او گفت شخصی را می‌شناسد که کار کارشناسی عتیقه می‌کند و زمان ساخت ظروف را مشخص می‌کند. به همین خاطر هر 3 کوزه را از من گرفت و بعد از چند روز به گاراژ آمد و آنها را به من تحویل داد. بعد ادعا کرد که برای انجام کار کارشناسی 3 میلیون تومان پرداخته است و از من خواست تا بخشی از این پول را به او بپردازم. وی ادامه داد: من حرف‌های پرستو را باور نکردم و می‌دانستم این پول را برای تامین هزینه مواد‌مخدر می‌خواهد. برای همین زیر بار نرفتم و گفتم که حاضر نیستم این مبلغ را پرداخت کنم. از همان زمان تهدیدهای زن جوان شروع شد و مدام می‌گفت که باید سهم خودم از هزینه کارشناسی را پرداخت کنم تا اینکه روز حادثه به همراه 3 مرد به گاراژ حمله کرد و دست به سرقت ماشین ما زد.
با افشای این حقیقت تیمی از ماموران اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت با دریافت دستور قضایی از سوی قاضی هاشمیان، دادیار شعبه یکم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات خود را برای دستگیری پرستو و همدستانش آغاز کردند. در نخستین مرحله از تحقیقات شماره پلاک خودروی مالباخته در اختیار همه واحد‌های گشتی پایتخت قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد این خودرو از سوی ماموران کلانتری رازی شناسایی و توقیف شد. فردی که پشت فرمان خودرو نشسته بود بعد از دستگیری با نشان دادن یک قولنامه مدعی شد که ماشین را به قیمت 9 میلیون تومان از زن جوانی به نام حبیبه خریده است. با انجام چهره نگاری مشخص شد که حبیبه همان پرستو است که با هویت جعلی اقدام به فروش خودروی مسروقه کرده است. به همین خاطر پلیس پاتوق‌های این زن را تحت کنترل قرار داد تا اینکه وی 12 فروردین ماه به همراه یکی از همدستانش دستگیر شد.


اعتراف به سرقت


پرستو در بازجویی‌ها به سرقت مسلحانه اعتراف کرد و گفت: من برای انجام کار کارشناسی روی کوزه‌هایی که از شاکی گرفته بودم 3 میلیون تومان پرداخت کرده بودم. وقتی دیدم شاکی حاضر به پرداخت این پول نیست برای سرقت نقشه‌کشیدم و برای انجام این کار 3 مرد را اجیر کردم. به آنها وعده دادم که در ازای سرقت از گاراژ پول خوبی به آنها پرداخت می‌کنم و آنها هم قبول کردند. روز حادثه درحالی‌که این سه مرد یک قبضه کلت کمری تهیه کرده بودند به گاراژ حمله کردیم و بعد از سرقت پژوپارس، آن را به مبلغ 9 میلیون تومان فروختیم و پول آن را بین خودمان تقسیم کردیم.

پس از اعترافات این زن، 2 همدست وی 14 فروردین ماه دستگیر شدند و به سرقت مسلحانه و ضرب و شتم مالباخته‌ها اعتراف کردند. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: همه متهمان پرونده از مجرمان سابقه دار در زمینه موادمخدر هستند و به دستور قاضی پرونده، همه آنها جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یکم مبارزه با سرقت مسلحانه پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته‌اند.

[ جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, ] [ 18:46 ] [ محمد حاجی حسین ]

جام جم آنلاين: دزدان نقابدار كه در جريان سرقت مسلحانه از يك طلافروشي در رباط‌كريم، مرد رهگذري را كشته بودند، دستگير شدند.

به گزارش «جام‌جم»، ساعت 21 شامگاه شنبه همين هفته مردي با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 شهرستان رباط‌كريم از توابع استان تهران تماس گرفت و از وقوع يك فقره سرقت مسلحانه طلافروشي خبر داد.

در پي اين تماس، ماموران كلانتري 14 با عزيمت به محل حادثه، يكي از سارقان را كه توسط مردم دستگير شده بود به پليس آگاهي و مردي را كه با شليك گلوله سارقان زخمي شده بود، به بيمارستان انتقال دادند.

طلافروش از شب سرقت گفت

ماموران در تحقيق از مرد طلافروش متوجه شدند او ساعت 20:45 در حال ترك مغازه‌اش بوده كه دو مرد نقابدار به قصد سرقت وارد طلافروشي شده‌اند كه يكي از آنها با سلاح مرد طلافروش را تهديد و همدستش طلاها را سرقت كرده است.

در همين موقع مرد طلافروش با سارق مسلح درگير و موفق به فرار مي‌شود كه يكي از سارقان به سمت طلافروش شليك مي‌كند تا مانع از فرار او شود اما گلوله به يك مرد رهگذر اصابت و او را زخمي مي‌كند.

دستگيري سارق فراري

با اطلاعات به دست آمده از مرد طلافروش، ماموران براي دستگيري سارق كه از محل حادثه گريخته بود، وارد محل شدند و چند خيابان پايين‌تر وي را كه با يك دستگاه موتورسيكلت در حال فرار بود، خلع سلاح و دستگير كردند، طلاهاي دزدي نيز از اين متهم كشف و ضبط شد.

مرگ مرد رهگذر

در حالي كه تحقيقات از دو سارق مسلح آغاز شده بود، ماموران اطلاع يافتند مرد زخمي در بيمارستان در گذشته است.

اعتراف به دزدي مسلحانه

يكي از متهمان در اظهاراتش به پليس گفت: من و همدستم در سلطان‌آباد رباط‌كريم زندگي مي‌كنيم و چند بار به اتهام سرقت دستگير و زنداني شده‌ايم.

وي افزود: چندي پيش در پي آزادي از زندان تصميم به دزدي مسلحانه از يك طلافروشي گرفتيم. ابتدا مدتي آنجا را زير نظر گرفتيم و سپس يك سلاح قلابي و يك سلاح واقعي تهيه كرديم و در ادامه يك موتورسيكلت دزديديم.

سرقت؛ آغاز يك جنايت

دزد مسلح با اشاره به شب سرقت گفت: شب حادثه در حالي كه سلاح به دست و نقاب به چهره داشتيم، وارد طلافروشي شديم و پس از سرقت طلاها، در حال ترك مغازه بوديم كه مرد طلافروش از چنگمان فرار كرد.

متهم يادآور شد: به سمت طلافروش شليك كردم تا مانع از فرار او شوم اما تير به يك مرد رهگذر اصابت كرد. همدستم هم در محل حادثه توسط مردم دستگير شد.

در پي اعتراف متهم، ديگر همدست او نيز با تاييد گفته‌هاي وي به سرقت مسلحانه از طلافروشي اعتراف كرد.

سرهنگ گلزاري، جانشين فرماندهي انتظامي ويژه غرب استان تهران درباره اين پرونده گفت: با اعتراف دو دزد مسلح سابقه‌دار، آنها با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي براي مشخص شدن ديگر جرايم احتمالي اين دو متهم ادامه دارد.

طلاهاي مسروقه نيز تحويل طلافروش شده است.

[ سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:, ] [ 14:37 ] [ محمد حاجی حسین ]
سارقان با شلیک
تیرهوایی 300 میلیون ریال ربودند
همشهری آنلاین:
جزئیات سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه تهران ویلا اعلام شد.

به گزارش ایسنا، ماموران کلانتری 118 ستارخان حوالی ساعت 11 از طریق تماس مرکز فوریت‌های پلیس «110» در جریان وقوع یک سرقت مسلحانه در بانک صادرات شعبه تهران ویلا قرار گرفتند.

دستبرد مسلحانه دزدان به بانکی در غرب پایتخت

 بر اساس گزارش‌های دریافتی، دو مرد مسلح نقابدار با ورود به بانک و تهدید صندوقداران با اسلحه و شلیک تیرهوایی اقدام به سرقت از این بانک حدود 300 میلیون ریال را ربودند و با موتورسیکلت خود از صحنه جرم متواری شدند.

 گزارش‌ها حاکی از آن است که در این سرقت به فردی صدمه‌ای وارد نشده است.

در حال حاضر کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ (معاونت مبارزه با سرقت مسلحانه) مامور رسیدگی به این پرونده شده‌اند و تحقیقات اولیه برای واکاوی زوایای پنهان این سرقت مسلحانه از بانک در واپسین‌ روزهای سال 90 ادامه دارد.

[ شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, ] [ 20:54 ] [ محمد حاجی حسین ]
آشنایی 2 مرد شیشه‌ای در زندان، آغاز تشکیل باندی شد که هدفش سرقت از خانه‌های ویلایی بود.نیمه شب 13 آذر ماه امسال ماموران کلانتری 134 تهران هنگام گشتزنی در شهرک غرب متوجه یک دستگاه پژو پرشیا شدند که در یک کوچه بن بست پارک بود و مرد جوانی داخل آن نشسته بود. مرد جوان با دیدن خودروی گشت پلیس، شروع به حرکت کرد و قصد ترک کردن محل را داشت اما همین کار او باعث شد ماموران به وی ظنین شوند. همزمان با حرکت پژو، جوان قد بلندی سراسیمه از یکی از خانه‌های ویلایی بیرون آمد و او هم با دیدن ماموران پا به فرار گذاشت. تیم گشت پلیس که مطمئن شده بود با 2 مجرم روبه‌روست به تعقیب آنها پرداخت و لحظاتی بعد یکی از آنها را در کوچه بن بست دستگیر کرد. مرد جوان به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران منتقل شد و در بازجویی‌ها گفت که او و راننده پژو پرشیا قصد سرقت از خانه ویلایی را داشته‌اند اما با مشاهده خودروی گشت پلیس، اقدام به فرار کرده‌اند.

ماموران در بررسی سوابق مرد جوان متوجه شدند که او اعتیاد شدیدی به مخدر شیشه دارد و یک مجرم سابقه دار است که به تازگی از زندان آزاد شده است. این مرد در ادامه بازجویی‌ها گفت: حدود 4 سال پیش در زندان با همدست فراری‌ام به نام غلامرضا آشنا شدم. او هم مانند من به اتهام سرقت دستگیر شده بود. من و غلامرضا در دوران حبس حسابی با هم دوست شدیم و همانجا قرار گذاشتیم که پس از آزادی، دست به سرقت از خانه‌های ویلایی بزنیم. من زودتر از او آزاد شدم اما غلامرضا هم بعد از مدت کوتاهی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد و آن‌وقت بود که نقشه مان را عملی کردیم.

ما با شناسایی خانه‌های ویلایی، وقتی مطمئن می‌شدیم کسی در داخل خانه نیست، در تاریکی شب به آنجا می‌رفتیم و دست به سرقت می‌زدیم و اموال مسروقه را با هم تقسیم می‌کردیم. با پول‌های به‌دست آمده از این راه نیز مخدر شیشه می‌خریدیم و با هم مصرف می‌کردیم. سرهنگ مهرداد یگانه، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: با اعترافات متهم مخفیگاه همدست فراری وی شناسایی شد اما ماموران وقتی به این محل رفتند، اثری از او پیدا نکردند. وی ادامه داد: با توجه به فراری‌بودن این مجرم سابقه دار قاضی پرونده مجوز چاپ عکس بدون پوشش چهره وی را در روزنامه‌ها صادر کرده است. از کسانی که اطلاعی از مخفیگاه او دارند درخواست می‌شود اطلاعات خود را در اختیار کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار دهند.

منبع:همشهری انلاین

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:28 ] [ محمد حاجی حسین ]

خراسان: سرظهر بود و براي فرار از گرماي سوزان هوا، به عنوان مسافر سوار يک خودروي پرايد شدم. راننده اين خودرو که مرد جواني بود با ديدن هر خانم بد پوششي در کنار خيابان، متلکي مي گفت و مي خنديد.

او لحظاتي بعد، شماره تلفني را به دستم داد و گفت: بيا اين شماره تلفن خانم با کلاسي است. با او تماس بگير و... .

پسر جوان در دايره اجتماعي کلانتري ۳۶ مشهد افزود: در آن لحظه به راننده پرايد گفتم من اهل اين حرف ها نيستم و دنبال دردسر هم نمي گردم. اما متأسفانه آن روز بعدازظهر در داخل خانه مشغول کار با رايانه بودم که ناگهان وسوسه شدم و به شماره آن خانم زنگ زدم.

زن ناشناس که خودش را آناهيتا معرفي مي کرد با لحن صدايي که داشت دلم را لرزاند. او مرا دعوت کرد تا به خانه اش بروم و همديگر را ببينيم. نمي دانم چرا در برابر اين پيشنهاد عقلم را باختم و با عجله از خانه بيرون آمدم.

زماني که به مقابل خانه آناهيتا رسيدم او گفت مراقب باش و به داخل خانه بيا. من با قدم هايي لرزان از پله هاي آپارتمان بالا رفتم و بدون آن که فکر آبرويم را بکنم وارد منزل اين زن شيطان صفت شدم.

پسر دانشجو سرش را تکاني داد و افزود: به محض آن که پا به داخل آن خانه لعنتي گذاشتم زن جوان در آپارتمان را قفل کرد و ۲ مرد قوي هيکل نيز که چاقو در دست داشتند به طرفم آمدند و پس از آن که کتکم زدند مبلغ ۴۳ هزار تومان وجه نقد و گوشي تلفن همراهم را با توسل به زور و تهديد گرفتند.

من با عصبانيت به آن ها گفتم که از دست شما شکايت خواهم کرد اما در اين لحظه آناهيتا در حالي که مي خنديد گفت: اصلا بگو براي چه به داخل اين خانه آمده اي دوست داري موضوع را به پليس اطلاع بدهيم؟!

او ادامه داد: آقا پسر، گوش هايت را باز کن تا بفهمي چه مي گويم، فردي که قبل از تو به داخل اين خانه آمد خيلي قوي و پر ادعا بود ولي کتک مفصلي نوش جان کرد و پول هايش را هم گرفتيم و هيچ غلطي هم نتوانست انجام بدهد. بهتر است هر چه زودتر بروي و گور خودت را گم کني.

پسر جوان افزود: آن ها دوباره کتکم زدند و مرا از خانه بيرون کردند. چون به اشتباه خودم پي برده ام و دوست ندارم جوان ديگري مثل من طعمه اين افراد شيطان صفت بشود به اين جا آمده ام تا موضوع را پيگيري کنيد.

در پي اظهارات اين پسر دانشجو، تيم هاي اطلاعات و عمليات کلانتري ۳۶ مشهد بلافاصله وارد عمل شدند و متهمان پرونده را دستگير کردند. تحقيقات از اين افراد هم چنان ادامه دارد

 

منبع:http://www.vakil.net/

 

[ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, ] [ 1:7 ] [ محمد حاجی حسین ]

 

پسر 7 ساله ، قربانی یک کینه

برای مطالعه به ادامه ی مطلب بروید .................

 


ادامه مطلب
[ دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:42 ] [ محمد حاجی حسین ]

تاريخ : سه شنبه هفتم دی 1389حسب اعلام مركز فوريتهاي پليسي 110 مبني بر وقوع بزه منكراتي واحدانتظامي به محل معرفي شده اعزام و مرتكبين بزه فعل حرام به كلانتري مربوطه دلالت و مراتب به مديريت محترم مبارزه با مفاسد اجتماعي قزوين اعلام شد . با توجه به اينكه موضوع حادث در وقت غير اداري صورت گرفته بود مراتب فوراً به قاضي كشيك اعلام و ايشان نيز دستور تكميل پرونده و بازداشت متهمين را به مدت 24 ساعت صادر نمودند . در تحقيق از متهمين و انگشت نگاري از آنها مشخص شد هر سه متهم داراي پيشينه كيفري هستند . 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, ] [ 11:4 ] [ محمد حاجی حسین ]

چندی قبل مردی به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد اموال قیمتیاش از خانه به سرقت رفته است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، دریافتند سارق یک آشناست و قبلاً به این خانه رفت و آمد داشته است، چرا که قفلها بدون هیچ فشاری و با کلید باز شده و دزد مستقیم به سراغ محل نگهداری جواهرات رفته، هر چند مرد شاکی نتوانست مظنونی را معرفی کند اما مأموران تحقیقات خود را همچنان ادامه دادند، تا این که چند روز بعد، شادی دختر مرد شاکی به پلیس مراجعه کرد و گفت میداند سارق جواهرات کیست، این دختر گفت: مدتی قبل با پسر جوانی به نام فردین در چت روم آشنا شدم، ما هر شب از طریق اینترنت با هم چت میکردیم و در این مدت فردین به من ابراز علاقه میکرد و میگفت من همان دختری هستم که او به دنبالش بوده است و تمام مشخصات دختر مورد علاقهاش را دارم. ما چندین بار بیرون با هم قرار گذاشتیم و همدیگر را دیدیم، تا این که یک روز وقتی پدر و مادرم در خانه نبودند من فردین را به خانه دعوت کردم.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, ] [ 10:59 ] [ محمد حاجی حسین ]

 

نام من مجید است. شش فقره سابقه دارم که به خاطر جرم‌‌هایی مثل سرقت، اعتیاد، حمل حشیش، هروئین و یا حمل چاقو بوده و برای هر یک مدتی حبس داشته‌‌ام، برای بعضی غیر از حبس جریمه مالی هم پرداخت کرده‌‌ام. سابقه آخرم قبل از این دفعه مربوط می‌‌شد به انجام آزار جنسی با چند کودک که به تازگی از زندان آزاد شده‌‌ام و این در حالی است که اکنون فقط 21 سال دارم.

در دوران مدرسه توسط یکی از همکلاسی‌‌هایم به نام امید که الآن نمی‌‌دانم کجاست و چه شغلی دارد به دفعات و می‌‌شود گفت هر روز مورد آزار جنسی واقع می‌‌شدم ولی چون قلدر مدرسه و چند سال از من بزرگتر بود نمی‌‌توانستم کاری کنم. ولی ای کاش پند می‌‌گرفتم..
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, ] [ 10:58 ] [ محمد حاجی حسین ]
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

وبلاگ احج (انجمن حقوقدانان جوان ) به بررسی و تحلیل آخرین اخبار و مطالب و ارائه مقالات حقوقی از اساتید و پژوهشگران حقوقی می پردازد و از نظرات خوانندگان در این زمینه استقبال می نماید که توسط محمد حاجی حسین فارغ التحصیل رشته ی حقوق راه اندازی شده و این وبلاگ طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند. با تشکر از انتخاب شما
موضوعات وب
لینک های مفید

سایت مجلس شورای اسلامی

امکانات وب
حق بالاتر از قانون است(ضرب المثل روسی

ابزار هدایت به بالای صفحه

با تشکر از بازدید شما. موفق باشید