وبلاگ تخصصی حقوقی احج
اخبار و روزنامه و مقالات و دانلود نرم افزارهای حقوقی
| ||||||||||
|
در چه صورتی استفاده از vpn جرم نیست
مدیر دفتر مطالعات فناوریهای نوین مرکز پژوهشهای مجلس در مورد مصادیق استفاده از ابزارهایی مانند VPN در قانون جرایم رایانه ای تاکید کرد، VPN غیرقانونی نیست و در قانون جرایم رایانه ای هیچ ماده ای مبنی بر اینکه پروتکل VPN غیرقانونی است وجود ندارد رضا باقری اصل در گفتگو با این خبرگزاری در تشریح مصادیق جرایم رایانه ای برای برخورد با ابزارهایی همچون VPN در اینترنت و نیز قوانین حقوقی مترتب بر ارتباطات الکترونیکی همچون ایمیل با اشاره به اینکه نظام حقوقی که مترتب بر پست های الکترونیکی است، نظام حقوقی کاملی نبوده اظهار داشت:" ما قانون حریم خصوصی در فضای سایبر و حمایت از داده ها نداریم و به دلیل نبود این قانون درخواست تبادل اطلاعات با اشکالاتی مواجه است که ممکن است این حریم خصوصی را نقض کند." مجازات حبس برای دسترسی غیرمجاز به سامانه ایمیلمدیر دفتر مطالعات فناوریهای نوین مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه در قانون جرایم رایانه ای موادی برای همین منظور ترتیب داده شده است، ادامه داد: "براساس ماده یک قانون جرایم رایانه ای هرکس به طور غیرمجاز به داده های رایانه ای به واسطه تدابیر امنیتی دسترسی یابد به حبس محکوم می شود که سامانه ایمیل هم مشمول آن خواهد بود." شنود محتوای ایمیل مصداق شنود مکالمات تلفنی استباقری اصل با تاکید براینکه براساس ماده 48 قانون جرایم رایانه ای شنود محتوای در حال ارتباطات غیرعمومی در سیستم های رایانه ای و مخابراتی مطابق مقررات شنود مکالمات تلفنی خواهد بود به مهر گفت: "در این زمینه در حقیقت قاضی شنود باید دستور دسترسی را بدهد؛ تبصره ذیل این ماده هم می گوید که دسترسی به محتوای ارتباطات غیرعمومی ذخیره شده نظیر پست الکترونیکی و پیامک در حکم شنود و مستلزم رعایت مقررات مربوطه است." VPN غیرقانونی نیست و در قانون جرایم رایانهی هیچ ماده ای مبنی بر اینکه پروتکل VPN غیرقانونی است وجود ندارد
ادامه مطلب
جام جم آنلاين: ماموران پليس آگاهي تهران بزرگ زن جواني را كه مدعي است به بهانه ضعف اعصاب دختر 20 ماهه خواهرشوهرش را به قتل رسانده را دستگير كردند.
به گزاش روز شنبه جام جم آنلاين به نقل از پليس آگاهي، در تاريخ 21 ارديبهشت سال جاري، کودک 20 ماهه ای به نام «هليا.الف» توسط یکی از بستگانش (زن دایی) از آدرس خيابان دامپزشکي، به بيمارستان حضرت رسول اکرم (ص) منتقل و پس از مدتي به علت مشکوکي فوت مي نمايد. در زمان انجام اقدامات درمانی ، تیم پزشکی بیمارستان با آثار ضرب و جرح بر روی بدن «هلیا» روبرو شد که با مرگ وی و بنا بر نظریه تیم پزشکی در خصوص وجود آثار کودک آزاری، موضوع به کلانتری 137 نصر اعلام و پدر و مادر کودک 20 ماهه به اسامی علیرضا 33 ساله و شیرین 30 ساله توسط مأموران و جهت انجام تحقیقات مقدماتی به کلانتری انتقال داده شدند. با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور شعبه سوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران ، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
ادامه مطلب دزد سابقهدار كه در جريان تعقيب و گريز پليسي، با ورود به يك ساختمان 3 طبقه در سهراهي ورامين، قصد داشت به زور وارد خانهاي شود و دست به گروگانگيري بزند، از سوي پليس هدف شليك گلوله قرار گرفت و زخمي شد.
به گزارش جامجم، ساعت 6 بامداد ديروز ـ چهارشنبه ـ يكي از ساكنان محله ابن بابويه در شهر ري در حال ترك خانهاش بود كه مشاهده كرد، مرد جواني وسايل درون خودرويش را دزديده و گوني به دست در حال دور شدن از محل است. در اين هنگام مرد صاحبخانه با داد و فرياد از همسايهها كمك خواست و به تعقيب سارق پرداخت. سارق نيز با چاقو او را تهديد كرد تا تعقيبش نكند. در جريان اين تعقيب و گريز، متهم با نزديك شدن به يك خودروي عبوري، قصد داشت آن را بدزدد تا با آن فرار كند. متهم جوان به همين نيت به سمت راننده رفت و وقتي ديد او يك مامور انتظامي است، با دستپاچگي گوني اموال مسروقه را زمين انداخت و پا به فرار گذاشت. مالباخته در تعقيب دزد اموالش بود مامور انتظامي وقتي از خودرو پياده و متوجه شد مالباخته در تعقيب سارق اموالش بوده، موضوع را تلفني به همكارانش در كلانتري 172 خبر داد و پياده به تعقيب دزد فراري پرداخت. در حالي كه اين تعقيب و گريز ادامه داشت، سارق مسيرش را تغيير داد و به سمت سهراهي ورامين حركت كرد و وارد يك ساختمان 3 طبقه شد. مامور انتظامي نيز به دنبال متهم وارد ساختمان شد. فرار به سمت يك ساختمان متهم پس از ورود به ساختمان خواست خود را به پشتبام برساند، اما چون راه پشتبام مسدود بود، دوباره به طبقه سوم بازگشت. در همين موقع ماموران كلانتري و گشتهاي انتظامي در محل حادثه به همكارشان ملحق شدند. در حالي كه محل به محاصره پليس درآمده بود، متهم از پلههاي اضطراري ساختمان بالا رفت و با چاقو و افشانهاي كه در اختيار داشت، ماموران را تهديد ميكرد تا از محل دور شوند. حمله متهم به خانه يك شهروند در اين هنگام دزد فراري بدون توجه به اخطار ماموران به سمت طبقه سوم ساختمان رفت و با زدن ضربههايي به در آپارتمان، از ساكنان آنجا خواست تا در را باز كنند. ماموران از ترس اينكه سارق به ساكنان خانه آسيبي برساند و دست به گروگانگيري بزند، به گفتوگو با او پرداختند تا خود را تسليم كند. عمليات روانكاوانه پليس عمليات روانكاوانه پليس ادامه داشت تا اينكه متهم وقتي ديد ساكنان خانه حاضر به بازكردن در آپارتمان نيستند و هرلحظه حلقه محاصره پليس تنگتر ميشود، بدون عملي كردن نقشه گروگانگيري از پلهها پايين آمد. در اين مرحله ماموران با شليك چند تير هوايي از متهم خواستند خود را تسليم كند، اما او از طبقه دوم خود را به سمت پلههاي اضطراري رساند تا وارد ساختمان كناري شود. شليك به سوي متهم ماموران كه متوجه قصد متهم شده بودند، با استفاده از قانون بهكارگيري سلاح به سوي او شليك كردند. متهم در حالي كه زخمي شده بود، باز هم قصد فرار داشت اما توسط ماموران دستگير و به يك مركز درماني منتقل شد. مادر و پسر از روز وحشت گفتند مادر و پسري كه سارق قصد داشت به زور وارد خانهشان شود، براي تحقيقات به مركز پليس منتقل شدند. آنها به ماموران گفتند در خانه خواب بودهاند كه ناگهان صداي ضربههايي را به در آپارتمان شنيدهاند، اما قصد بازكردن در را داشتهاند كه ناگهان با شنيدن صداي ماموران انتظامي كه با اخطار به متهم ميخواستند خود را تسليم كند، در را باز نكردهاند و متهم نيز در اجراي نقشه گروگانگيري ناكام مانده است. در مرحله مقدماتي تحقيقات معلوم شد، برگهاي كه از متهم زخمي كشف شده، متعلق به مردي است كه آخرين روز اسفند سال گذشته اموال خودرويش از سوي همين دزد زخمي به سرقت رفته و متهم پس از سپردن كفالت در دادسرا آزاد شده تا بقيه اموال او را پس دهد، اما ديگر از وي خبري نشده است. دزد زخمي سابقهدار بود با اطلاعات به دست آمده از اين مرد و مشخص شدن هويت متهم، پليس به بررسي سوابق او پرداخت و مشخص شد دزد زخمي يك متهم سابقهدار است كه چند بار به اتهام سرقت اموال درون خودرو، سرقت از اماكن خصوصي و خريد و فروش اموال دزدي دستگير و زنداني شده است. با مشخص شدن هويت متهم و سوابق كيفري او، پرونده قضايي تشكيل شد و براي ادامه تحقيقات در اختيار كار آگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت. آخرين گزارش خبرنگار ما حاكي است، متهم به دليل شدت جراحات به يكي از بيمارستانهاي تهران منتقل شده است تا پس از بهبود به پليس آگاهي منتقل و بازجويي شود.
به گزارش «جامجم»، رسيدگي به اين پرونده 18 تير سال گذشته در پيوقوع يك حادثه اسيدپاشي آغاز شد و ماموران انتظامي با حضور در محل حادثه ـ خيابان مفتح شهرستان سرابله در استان ايلام ـ در تحقيق از همسايهها متوجه شدند يك مادر و دختر نو عروس او كه با اسيد مورد حمله قرار گرفته و آسيب ديدهاند، به بيمارستان انتقال يافتهاند. در پي اين حادثه موضوع به بازپرس كشيك دادسراي ايلام، گزارش و با تشكيل پروندهاي در اين ارتباط عموي خانواده براي تحقيقات به پليس آگاهي منتقل شد. عموي خانواده در بازجويي گفت با شنيدن صداي كمكخواهي همسر برادرم ـ زيور ـ و دختر 19 سالهاش، آنها را به كمك همسرم به بيمارستان منتقل كرديم كه در ميانه راه دستهاي من و همسرم نيز بر اثر اسيدي كه روي مادر و دختر پاشيده شده بود، دچار سوختگي شد. در ادامه همسر اين مرد نيز در بازجويي با ادعاي اين كه قصد نجات مادر و دختر جوان را داشته است، گفت كه نميداند عامل اسيدپاشي كيست. در اين مرحله تحقيق از مادر و دختر آسيب ديده آغاز شد. دختر جوان به ماموران گفت: شب حادثه عموي خود را ـ در حالي كه سطلي در دست داشته ـ بالاي سر خود و مادرش مشاهده كرده است. مرگ نوعروس در مرحله بعد، مادر و دختر آسيب ديده به بيمارستان شهيد مطهري تهران انتقال يافتند و در حالي كه تلاش پزشكان براي نجات آنها آغاز شده بود، مادر خانواده زنده مانداما دختر جوانش به نام «يثري » كه قرار بود تا چند روز ديگر به خانه بخت برود، تسليم مرگ شد. به اين ترتيب جستجوها براي دستگيري عامل حادثه ادامه يافت تا اين كه عموي مقتول به نام يادگار به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد. اعتراف به متهم بودن برادر متهم با انتقال به پليس آگاهي ايلام در بازجويي نقش خود را در اسيدپاشي انكار و برادر ديگرش اسفنديار را عامل آن معرفي كرد.در پي اظهارات اين مرد، برادرش نيز دستگير شد اما در بازجويي اظهارات برادر خود را انكار كرد. تحقيقات از اين دو برادر ادامه داشت تا اين كه شش ماه پس از وقوع اين حادثه مرگبار، هر دو برادر به اسيدپاشي اعتراف اما درباره انگيزهشان از اين اقدام سكوت كردند تا سرانجام مدتي پيش در تحقيقات گفتند به خاطر اختلاف خانوادگي اين نقشه هولناك را عملي كردهاند. انتقامگيري؛ تنها انگيزه متهمان اسفنديار ـ يكي از متهمان ـ به پليس گفت: سالها پيش برادر كوچكترم فوت كرد و همسر و دخترش در طبقه دوم خانه برادر ديگرمان –يادگار – سكونت داشتند. در اين مدت چند بار از همسر برادر مرحومم خواستگاري كردم اما او به درخواستم پاسخ منفي داد و به من گفت ديگر به ملاقات او و دخترش نيايم. از همان موقع در صدد انتقام از او بودم. متهم اضافه كرد: مدتي پيش از حادثه، خواهرزاده همسر يادگار از برادرزادهام –يثري – خواستگاري كرد كه او هم با پاسخ منفي يثري و مادرش روبهرو شد.چند ماه بعد يثري با پسر ديگري عقد كرد و قرار بود تيرماه –زمان وقوع حادثه – به خانه بخت برود اما حماقت من به زندگي او پايان داد. متهم يادآور شد: چند روز مانده به عروسي يثري وقتي از برادرم يادگار شنيدم كه آنها خانهاي اجاره كرده و قصد نقل مكان دارند ظرف سه ليتري اسيد را –كه از قبل تهيه كرده بودم- به برادرم يادگار دادم تا نقشه اسيدپاشي را عملي كند. اعتراف عموي اسيدپاش در پي اعتراف متهم، برادرش يادگار نيز در بازجويي درباره شب حادثه گفت: از همسر برادرم و دخترش كينه به دل گرفته و درصدد انتقام از آنها بوديم تا اين كه چند شب پيش از حادثه برادرم ظرف اسيد را به من داد و خواست به زن برادرم و دخترش آسيب برسانم كه موافقت كردم. متهم اضافه كرد: نيمه شب وارد خانه شان در طبقه دوم ساختمان شدم و مشاهده كردم هر دو در يكي از اتاقها خوابيدهاند. در اين هنگام اسيد را بر سر و صورتشان پاشيدم كه با دادو فرياد بيدار شدند اما من به فريادهاي كمك خواهي آنها توجه نكردم. متهم يادآور شد: همان موقع طلاهاي مادر و دختر را از كيفشان سرقت كرده و به خانهمان بازگشتم. 10 دقيقه بعد همسرم با شنيدن صداي كمك خواهي آنها، از من خواست به منزل زيور برويم. براي اين كه همسرم متوجه ماجرا نشود، همراه او به خانه همسر برادرم رفته و به كمك همسايهها آن دو را به بيمارستان رسانديم تا كسي به من شك نكند.
به گزارش «جامجم»، چند روز پيش گزارش مردمي در اختيار ماموران انتظامي اداره آگاهي مشهد قرار گرفت؛ مبني بر اينكه مردي در زمينه قاچاق و خريد و فروش اشياي عتيقه فعاليت دارد و قرار است تعداد زيادي سكه عتيقه را با فردي معامله كند. ماموران پس از تشكيل پروندهاي در اين رابطه، تحقيقات خود را آغاز و مخفيگاه مرد قاچاقچي را در محله گلبهار شناسايي كردند. در مرحله بعدي، ماموران مخفيگاه مرد قاچاقچي را زير نظر گرفتند و پس از هماهنگي قضايي با بازپرس پرونده، وارد خانه متهم شده و او را دستگير كردند. كشف سكههاي قديمي در كوزهها ماموران در بازرسي از زيرزمين خانه متهم، تعداد زيادي كوزه كه به طرز ماهرانهاي جاسازي شده بود، كشف و در بررسي از كوزهها نيز از داخل دو كوزه 1103 عدد سكه قديمي را پيدا كردند. به اين ترتيب مرد صاحبخانه براي ادامه تحقيقات به پليس آگاهي مشهد منتقل شد و سكههاي مكشوفه نيز براي تشخيص قدمت در اختيار كارشناسان اداره ميراث فرهنگي قرار گرفت. در حالي كه تحقيقات از متهم ادامه داشت، كارشناسان ميراث فرهنگي نظر دادند، سكهها مربوط به دوره اسلامي و قرنهاي چهارم و پنجم هجري قمري بوده و ارزش ميلياردي دارد. با مشخص شدن قدمت سكههاي مكشوفه، متهم به نگهداري سكههاي عتيقه در خانهاش اعتراف كرد. اعتراف متهم متهم در اظهاراتش به پليس گفت: سكهها متعلق به يكي از دوستانم است كه در حفاري غيرمجاز از مزرعهاي در يك روستا به دست آورده بود. با توجه به عتيقه بودن سكهها، قرار شد من آنها را بفروشم و در قبال آن مبلغي دريافت كنم. متهم اضافه كرد: شبانه سكهها را درون كوزههاي بزرگ جاسازي و به زير زمين خانهمان منتقل كردم. پس از آن در جستجوي مشتري مناسب براي معامله بوديم. افراد بسياري براي ديدن سكهها ميآمدند اما به توافق نميرسيديم، تا اينكه مردي براي خريد سكهها به خانهمان آمد كه ميگفت در خارج از كشور زندگي ميكند و كلكسيوني از سكههاي قديمي دارد. متهم يادآور شد: وي پس از ديدن نمونهاي از سكهها، با اطمينان از واقعي بودن آنها تصميم به معامله گرفت. من هم 1103 عدد سكه نقره و برنز را در دو كوزه بزرگ گذاشته و در زيرزمين خانه پنهان كردم تا به او بفروشم. اما پيش از معامله دستگير شدم. بنا بر اين گزارش، متهم با قرار قانوني روانه زندان شد. تحقيقات تكميلي براي شناسايي و دستگيري همدستان احتمالي متهم ادامه دارد.
جام جم آنلاين: چهار عضو يك باند آدمربايي كه با ربودن پسري هشت ساله، قصد اخاذي 90 ميليون توماني از خانواده او را داشتند، در رباط كريم دستگير شدند و گروگان نيز آزاد شد.
طراح اصلي آدمربايي هدف از اين گروگانگيري را تامين پول مهريه همسرش عنوان كرده است. به گزارش جامجم، رسيدگي به اين پرونده ساعت 20 شامگاه 15 فروردينماه در پي شكايت مردي مبني بر ربوده شدن پسر 8 سالهاش در دستور كار كارآگاهان پليس آگاهي رباط كريم از توابع استان تهران قرار گرفت. شاكي با معرفي خود به عنوان يك مبلفروش گفت: پسر هشت سالهام عصر حادثه به باشگاهي در قلعهمير رفته بود كه به خانه بازنگشت. درپي غيبت طولانياش، سراغ او را از مسوولان باشگاه گرفتم، اما آنها گفتند پسرم باشگاه را ترك كرده و از او بيخبرند. وي افزود: در حال بازگشت به خانه بودم كه مرد غريبهاي با تلفن همراهم تماس گرفت و با ادعاي اينكه فرزندم را ربوده است، براي آزادي او 90 ميليون تومان پول خواست. با شكايت اين مرد، كارآگاهان اداره آگاهي رباط كريم در قالب سه گروه، عمليات ويژه خود را براي رهايي گروگان و دستگيري مرد آدمربا و همدستان احتمالياش آغاز كردند. تماسهاي گروگانگير بوي مرگ ميداد در حالي كه تحقيقات ادامه داشت، مرد آدمربا دوباره با خانواده گروگان تماس گرفت و با تعيين محل قرار براي دريافت پول، تهديد كرد در غير اين صورت فرزندشان را خواهد كشت. ماموران با اطلاع از اين موضوع به محل قرار آدمربا با خانواده شاكي اعزام شدند. به اين ترتيب ماموران محل را محاصره و مرد جواني كه قصد نزديك شدن به خانواده شاكي را داشت، دستگير كردند. متهم جوان با انتقال به پليس آگاهي رباط كريم در بازجويي گفت با همدستي سه نفر از دوستانش كودك را ربودهاند و نشاني محل نگهداري كودك ربوده شده را در اختيار ماموران قرار داد. ماموران با كسب اين اطلاعات به پاتوق آنها كه خانهاي در جنوب شهر بود اعزام و با هماهنگي قضايي وارد آنجا شدند و دو نفر ديگر از گروگانگيرها را دستگير كردند اما نشاني از كودك ربوده شده در اين محل نبود. ادامه مطلب حادثه > داخلی - گروه حوادث:
یک زن شیشهای برای گرفتن طلب میلیونیاش، 3 تبهکار اجیر کرد. ماجرای این پرونده از آنجا آغاز شد که ماموران کلانتری 117 تهران 28 اسفند ماه سال گذشته در جریان یک سرقت مسلحانه در جنوب تهران قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. شواهد حکایت از این داشت که 3 مرد به همراه یک زن به گاراژی حمله کرده و دست به سرقت یک خودروی پژو پارس زده بودند. مالباختهها 2 پسر خاله بودند که از سوی مهاجمان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند. یکی از آنها به ماموران گفت: من و پسر خالهام داخل گاراژ نشسته بودیم که ناگهان مهاجمان درحالیکه چاقو و اسلحه کمری همراهشان بود به گاراژ حمله کردند. سرکرده آنها زن جوانی به نام پرستو بود که بعد از ورود به گاراژ به 3 مرد همراهش دستور داد همه جا را بگردند. مردان قوی هیکل با دستور این زن ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند و خودروی پژو پارس ما را دزدیدند و پا به فرار گذاشتند.
او گفت شخصی را میشناسد که کار کارشناسی عتیقه میکند و زمان ساخت ظروف را مشخص میکند. به همین خاطر هر 3 کوزه را از من گرفت و بعد از چند روز به گاراژ آمد و آنها را به من تحویل داد. بعد ادعا کرد که برای انجام کار کارشناسی 3 میلیون تومان پرداخته است و از من خواست تا بخشی از این پول را به او بپردازم. وی ادامه داد: من حرفهای پرستو را باور نکردم و میدانستم این پول را برای تامین هزینه موادمخدر میخواهد. برای همین زیر بار نرفتم و گفتم که حاضر نیستم این مبلغ را پرداخت کنم. از همان زمان تهدیدهای زن جوان شروع شد و مدام میگفت که باید سهم خودم از هزینه کارشناسی را پرداخت کنم تا اینکه روز حادثه به همراه 3 مرد به گاراژ حمله کرد و دست به سرقت ماشین ما زد.
پس از اعترافات این زن، 2 همدست وی 14 فروردین ماه دستگیر شدند و به سرقت مسلحانه و ضرب و شتم مالباختهها اعتراف کردند. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: همه متهمان پرونده از مجرمان سابقه دار در زمینه موادمخدر هستند و به دستور قاضی پرونده، همه آنها جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یکم مبارزه با سرقت مسلحانه پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند.
به گزارش «جامجم»، ساعت 21 شامگاه شنبه همين هفته مردي با مركز فوريتهاي پليسي 110 شهرستان رباطكريم از توابع استان تهران تماس گرفت و از وقوع يك فقره سرقت مسلحانه طلافروشي خبر داد. در پي اين تماس، ماموران كلانتري 14 با عزيمت به محل حادثه، يكي از سارقان را كه توسط مردم دستگير شده بود به پليس آگاهي و مردي را كه با شليك گلوله سارقان زخمي شده بود، به بيمارستان انتقال دادند. طلافروش از شب سرقت گفت ماموران در تحقيق از مرد طلافروش متوجه شدند او ساعت 20:45 در حال ترك مغازهاش بوده كه دو مرد نقابدار به قصد سرقت وارد طلافروشي شدهاند كه يكي از آنها با سلاح مرد طلافروش را تهديد و همدستش طلاها را سرقت كرده است. در همين موقع مرد طلافروش با سارق مسلح درگير و موفق به فرار ميشود كه يكي از سارقان به سمت طلافروش شليك ميكند تا مانع از فرار او شود اما گلوله به يك مرد رهگذر اصابت و او را زخمي ميكند. دستگيري سارق فراري با اطلاعات به دست آمده از مرد طلافروش، ماموران براي دستگيري سارق كه از محل حادثه گريخته بود، وارد محل شدند و چند خيابان پايينتر وي را كه با يك دستگاه موتورسيكلت در حال فرار بود، خلع سلاح و دستگير كردند، طلاهاي دزدي نيز از اين متهم كشف و ضبط شد. مرگ مرد رهگذر در حالي كه تحقيقات از دو سارق مسلح آغاز شده بود، ماموران اطلاع يافتند مرد زخمي در بيمارستان در گذشته است. اعتراف به دزدي مسلحانه يكي از متهمان در اظهاراتش به پليس گفت: من و همدستم در سلطانآباد رباطكريم زندگي ميكنيم و چند بار به اتهام سرقت دستگير و زنداني شدهايم. وي افزود: چندي پيش در پي آزادي از زندان تصميم به دزدي مسلحانه از يك طلافروشي گرفتيم. ابتدا مدتي آنجا را زير نظر گرفتيم و سپس يك سلاح قلابي و يك سلاح واقعي تهيه كرديم و در ادامه يك موتورسيكلت دزديديم. سرقت؛ آغاز يك جنايت دزد مسلح با اشاره به شب سرقت گفت: شب حادثه در حالي كه سلاح به دست و نقاب به چهره داشتيم، وارد طلافروشي شديم و پس از سرقت طلاها، در حال ترك مغازه بوديم كه مرد طلافروش از چنگمان فرار كرد. متهم يادآور شد: به سمت طلافروش شليك كردم تا مانع از فرار او شوم اما تير به يك مرد رهگذر اصابت كرد. همدستم هم در محل حادثه توسط مردم دستگير شد. در پي اعتراف متهم، ديگر همدست او نيز با تاييد گفتههاي وي به سرقت مسلحانه از طلافروشي اعتراف كرد. سرهنگ گلزاري، جانشين فرماندهي انتظامي ويژه غرب استان تهران درباره اين پرونده گفت: با اعتراف دو دزد مسلح سابقهدار، آنها با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات تكميلي براي مشخص شدن ديگر جرايم احتمالي اين دو متهم ادامه دارد. طلاهاي مسروقه نيز تحويل طلافروش شده است. همشهری آنلاین:
جزئیات سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه تهران ویلا اعلام شد. به گزارش ایسنا، ماموران کلانتری 118 ستارخان حوالی ساعت 11 از طریق تماس مرکز فوریتهای پلیس «110» در جریان وقوع یک سرقت مسلحانه در بانک صادرات شعبه تهران ویلا قرار گرفتند. دستبرد مسلحانه دزدان به بانکی در غرب پایتخت بر اساس گزارشهای دریافتی، دو مرد مسلح نقابدار با ورود به بانک و تهدید صندوقداران با اسلحه و شلیک تیرهوایی اقدام به سرقت از این بانک حدود 300 میلیون ریال را ربودند و با موتورسیکلت خود از صحنه جرم متواری شدند. گزارشها حاکی از آن است که در این سرقت به فردی صدمهای وارد نشده است. در حال حاضر کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ (معاونت مبارزه با سرقت مسلحانه) مامور رسیدگی به این پرونده شدهاند و تحقیقات اولیه برای واکاوی زوایای پنهان این سرقت مسلحانه از بانک در واپسین روزهای سال 90 ادامه دارد. آشنایی 2 مرد شیشهای در زندان، آغاز تشکیل باندی شد که هدفش سرقت از خانههای ویلایی بود.نیمه شب 13 آذر ماه امسال ماموران کلانتری 134 تهران هنگام گشتزنی در شهرک غرب متوجه یک دستگاه پژو پرشیا شدند که در یک کوچه بن بست پارک بود و مرد جوانی داخل آن نشسته بود. مرد جوان با دیدن خودروی گشت پلیس، شروع به حرکت کرد و قصد ترک کردن محل را داشت اما همین کار او باعث شد ماموران به وی ظنین شوند. همزمان با حرکت پژو، جوان قد بلندی سراسیمه از یکی از خانههای ویلایی بیرون آمد و او هم با دیدن ماموران پا به فرار گذاشت. تیم گشت پلیس که مطمئن شده بود با 2 مجرم روبهروست به تعقیب آنها پرداخت و لحظاتی بعد یکی از آنها را در کوچه بن بست دستگیر کرد. مرد جوان به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران منتقل شد و در بازجوییها گفت که او و راننده پژو پرشیا قصد سرقت از خانه ویلایی را داشتهاند اما با مشاهده خودروی گشت پلیس، اقدام به فرار کردهاند.
ماموران در بررسی سوابق مرد جوان متوجه شدند که او اعتیاد شدیدی به مخدر شیشه دارد و یک مجرم سابقه دار است که به تازگی از زندان آزاد شده است. این مرد در ادامه بازجوییها گفت: حدود 4 سال پیش در زندان با همدست فراریام به نام غلامرضا آشنا شدم. او هم مانند من به اتهام سرقت دستگیر شده بود. من و غلامرضا در دوران حبس حسابی با هم دوست شدیم و همانجا قرار گذاشتیم که پس از آزادی، دست به سرقت از خانههای ویلایی بزنیم. من زودتر از او آزاد شدم اما غلامرضا هم بعد از مدت کوتاهی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد و آنوقت بود که نقشه مان را عملی کردیم. ما با شناسایی خانههای ویلایی، وقتی مطمئن میشدیم کسی در داخل خانه نیست، در تاریکی شب به آنجا میرفتیم و دست به سرقت میزدیم و اموال مسروقه را با هم تقسیم میکردیم. با پولهای بهدست آمده از این راه نیز مخدر شیشه میخریدیم و با هم مصرف میکردیم. سرهنگ مهرداد یگانه، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: با اعترافات متهم مخفیگاه همدست فراری وی شناسایی شد اما ماموران وقتی به این محل رفتند، اثری از او پیدا نکردند. وی ادامه داد: با توجه به فراریبودن این مجرم سابقه دار قاضی پرونده مجوز چاپ عکس بدون پوشش چهره وی را در روزنامهها صادر کرده است. از کسانی که اطلاعی از مخفیگاه او دارند درخواست میشود اطلاعات خود را در اختیار کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار دهند. منبع:همشهری انلاین خراسان: سرظهر بود و براي فرار از گرماي سوزان هوا، به عنوان مسافر سوار يک خودروي پرايد شدم. راننده اين خودرو که مرد جواني بود با ديدن هر خانم بد پوششي در کنار خيابان، متلکي مي گفت و مي خنديد.
منبع:http://www.vakil.net/
تاريخ : سه شنبه هفتم دی 1389حسب اعلام مركز فوريتهاي پليسي 110 مبني بر وقوع بزه منكراتي واحدانتظامي به محل معرفي شده اعزام و مرتكبين بزه فعل حرام به كلانتري مربوطه دلالت و مراتب به مديريت محترم مبارزه با مفاسد اجتماعي قزوين اعلام شد . با توجه به اينكه موضوع حادث در وقت غير اداري صورت گرفته بود مراتب فوراً به قاضي كشيك اعلام و ايشان نيز دستور تكميل پرونده و بازداشت متهمين را به مدت 24 ساعت صادر نمودند . در تحقيق از متهمين و انگشت نگاري از آنها مشخص شد هر سه متهم داراي پيشينه كيفري هستند . ادامه مطلب چندی قبل مردی به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد اموال قیمتیاش از خانه به سرقت رفته است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، دریافتند سارق یک آشناست و قبلاً به این خانه رفت و آمد داشته است، چرا که قفلها بدون هیچ فشاری و با کلید باز شده و دزد مستقیم به سراغ محل نگهداری جواهرات رفته، هر چند مرد شاکی نتوانست مظنونی را معرفی کند اما مأموران تحقیقات خود را همچنان ادامه دادند، تا این که چند روز بعد، شادی دختر مرد شاکی به پلیس مراجعه کرد و گفت میداند سارق جواهرات کیست، این دختر گفت: مدتی قبل با پسر جوانی به نام فردین در چت روم آشنا شدم، ما هر شب از طریق اینترنت با هم چت میکردیم و در این مدت فردین به من ابراز علاقه میکرد و میگفت من همان دختری هستم که او به دنبالش بوده است و تمام مشخصات دختر مورد علاقهاش را دارم. ما چندین بار بیرون با هم قرار گذاشتیم و همدیگر را دیدیم، تا این که یک روز وقتی پدر و مادرم در خانه نبودند من فردین را به خانه دعوت کردم. ادامه مطلب
نام من مجید است. شش فقره سابقه دارم که به خاطر جرمهایی مثل سرقت، اعتیاد، حمل حشیش، هروئین و یا حمل چاقو بوده و برای هر یک مدتی حبس داشتهام، برای بعضی غیر از حبس جریمه مالی هم پرداخت کردهام. سابقه آخرم قبل از این دفعه مربوط میشد به انجام آزار جنسی با چند کودک که به تازگی از زندان آزاد شدهام و این در حالی است که اکنون فقط 21 سال دارم. در دوران مدرسه توسط یکی از همکلاسیهایم به نام امید که الآن نمیدانم کجاست و چه شغلی دارد به دفعات و میشود گفت هر روز مورد آزار جنسی واقع میشدم ولی چون قلدر مدرسه و چند سال از من بزرگتر بود نمیتوانستم کاری کنم. ولی ای کاش پند میگرفتم..ادامه مطلب |
حق بالاتر از قانون است(ضرب المثل روسی
| ||||||||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |